بی تابی هایم را لب طاقچه گذاشته ام
به چشم خاطره نگاهشان می کنم.
هرازگاهی چند ابشان میدهم تا پریشان تر نشوم
گردگیریشان می کنم دوباره لب طاقچه!
پ.ن: نمی خواهم باشی اما نمی دانم چرا اینقدر به خواسته هایم نامطمئنم!
برگشتن از رفتن هم سخت تره!
وقتی که باید تورو هم جا بگذارم